نام اثر: سیگار های نیمه سوخته
نویسنده: ناشناس
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، معمایی، طنز
---
داستان من و تو غیرمنتظره بود. من در قلبم نوشته بودم ورود عشق ممنوع و تو سرسختتر از من. اما این حس تمام قوانین مارا در هم شکست. ما این حس را پذیرفتیم و حالا من اینجام، روبروی دختری که با تمام وجود میخواهمش و مهریش را جونم میکنم. من برایت قصر میسازم. برایت جایی در قلبم میسازم که با هیچ طوفانی حتی ذرهای از عشقم به تو کم نخواهد شد. این قصر با تو روح میگیرد. بیا و با وجودت به قلبم زندگی بده. حالا تو بگو، جونم را میدهم.
دکتر رایمون افخم متخصص و جراح مغز و اعصاب پسری مغرور و جذاب و به شدت منظم پیشنهاد مادرش برای خواستگاری آوینا پزشک انترن از همکاران تیم تحقیقاتی بیمارستان را رد میکند ...
دختری که ذهن او را تا حدودی درگیر کرده...
دکتر افخم درگیر رسیدگی به کلاهبرداری از پرونده مهمی است و برا پیگیری و تحقیقات و در جستجوی شاهدی چند هفته ای را به امریکا مسافرت میکند...
آوینا دختری زیبارو که گذشته ای از شکست عشقی دارد و او را به شدت توودار، ساکت و خونسرد نسبت به آدم های اطرافش کرده و ...
دکتر افخم را چه میشود که بعد از بازگشت از امریکا به خواستگاری آوینا (دخترچشمجنگلی) میآید....
دلبر دختری شیطون و کنجکاو که ناخواسته پا به بزرگترین باند قاچاق می ذاره و تاوان کنجکاویشو با از دست دادن آزادیش و زندگی اجباری با رئیس اون باند می پردازه غافل از اینکه همه چیز بازی بوده و....
قصمون در مورد دختریه که بخاطر نقص مادرزادیش از کودکی از همه رانده شده. نه مادرش اون رو قبول میکنه و نه پدرش از پس نگهداریش برمیاد.مادرش اون رو رها میکنه و خالش سرپرستیشو قبول میکنه.اما…
اون هم بعد به دنیا اومدن دخترش ؛ دیگه نمیتونه مادر خوبی برای ماهور قصه باشه.
قصمون از جایی شروع میشه که دخترخاله ی ماهور که خواهرناتنیش بوده میمیره و خاله ی ماهور اون رو مسئول مرگدخترش میدونه و از خونه بیرونش میکنه..دختر۲۰ ساله ی قصمون سرگردون خیابونا بوده که با یه اگهی مواجه میشه:
_نیازمند پرستار برای سالمند..
با امید به خدا تصمیم میگیره بره اونجا..
فکر میکنید با چه کسی رو به رو میشه؟
دانلود رمان نزدیک تر از سایه… حامین بادیگارد جذابی که ناخواسته مجبور میشه از دختر تخس و پروئه رئیس یه باند مافیا محافظت کنه، دختری که سال ها خارج از ایران زندگی کرده و چیزی از اعتقادای حامین زیادی معتقدمون نمیدونه. مدام تو زندگی حامین سرک میکشه حتی بی اجازه وارد حمومش میشه. مرد خشنمون و بی اندازه اذیت میکنه و وقتی تو یه کلبه واسه چند روز زندانی میشن اتفاقهایی میوفته که باور نکردنیه.