رُمِنو – مرجع کامل دانلود رمان ایرانی و خارجی
با رمنو هر رمان عاشقانه ای که بخوای رو میتونی پیدا کنی
دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا جلد دوم از کیانا بهمن زاد

دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا جلد دوم از کیانا بهمن زاد

دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا جلد دوم از کیانا بهمن زاد

❤️رمان :#برج_زهرمار_و_دختر_شیطون_بلا
| جلد دوم |

❤️ نویسنده:کیانا بهمن زاد

❤️ ژانر : #عاشقانه #طنز

❤️ خلاصه دانلود رمان برج زهرمار و دختر شیطون بلا جلد دوم از کیانا بهمن زاد:


گفتن او عشق من نیست اما من باور نکردم گفتن در جست و جوی عشقت نباش اما من تسلیم نشدم حکم فراموش شدنت قابل امضا نبودهضم نبودنهایت قابل انکار نبودجنگیدمو ماندم تا شاید روزی پیدا شوی،پیدا کردنت زمان برد اما پیدا شدنت سخت ماند و این بود سرانجام عشقمون یکی بود دیگریم هست

اما روزگاری برای ما نبود من رئیس این خراب شده هستم یا نیستم؟امیر_بلا به دور این چه حرفیه خانوم مدیر عامل شکسته نفسی میفرمایید یاشار_یکم آرومتر آرام الان شهرداری باور میکنه شرکتمون خراب شدس میاد باقی مونده هاشو جمع میکنه بدبخت میشیم…

بسه…بســـــــــــــه…اینقدر روی اعصاب من راه نرید… وقتی من یه چیزی بهتون میگم باید بگید چشم وقتی میگم خودتونو بندازید تو دریا نباید حرف بشنوم فقط اطاعت…محکم کوبیدم رو میز و از شدت خشم نفس نفس زدم یکهو امیر از سرجاش بلند شد به سمت در خروجی رفت که با خشم به سمتش اشاره کردمو داد زدم:کجا سرتو انداختی پایین میری

نظرات خود را با ما در میان بگذارید:

از شما دعوت می‌کنیم که نظرات و تجربیات خود را در بخش کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید. نظر شما برای ما بسیار مهم است و به ما کمک می‌کند تا محتوای بهتری برای شما آماده کنیم.

اطلاعیه حقوقی:

اگر نویسنده‌ی محترم این رمان از انتشار آن در سایت رمنو رضایت ندارند، لطفاً درخواست حذف خود را اعلام کنند.

خلاصه کتاب

گفتن او عشق من نیست اما من باور نکردم گفتن در جست و جوی عشقت نباش اما من تسلیم نشدم حکم فراموش شدنت قابل امضا نبودهضم نبودنهایت قابل انکار نبودجنگیدمو ماندم تا شاید روزی پیدا شوی،پیدا کردنت زمان برد اما پیدا شدنت سخت ماند و این بود سرانجام عشقمون یکی بود دیگریم هست


اما روزگاری برای ما نبود من رئیس این خراب شده هستم یا نیستم؟امیر_بلا به دور این چه حرفیه خانوم مدیر عامل شکسته نفسی میفرمایید یاشار_یکم آرومتر آرام الان شهرداری باور میکنه شرکتمون خراب شدس میاد باقی مونده هاشو جمع میکنه بدبخت میشیم...


بسه…بســـــــــــــه…اینقدر روی اعصاب من راه نرید… وقتی من یه چیزی بهتون میگم باید بگید چشم وقتی میگم خودتونو بندازید تو دریا نباید حرف بشنوم فقط اطاعت...محکم کوبیدم رو میز و از شدت خشم نفس نفس زدم یکهو امیر از سرجاش بلند شد به سمت در خروجی رفت که با خشم به سمتش اشاره کردمو داد زدم:کجا سرتو انداختی پایین میری

لینک های دانلود
  • برچسب ها:
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

مطالب پر لایک
  • مطلبی وجود ندارد !
مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
درباره سایت
بهترین رمان های عاشقانه رو توی رمنو دانلود کن شماره های پشتیبانی: 09388810316 09012347883
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رُمِنو – مرجع کامل دانلود رمان ایرانی و خارجی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.