رُمِنو – مرجع کامل دانلود رمان ایرانی و خارجی
با رمنو هر رمان عاشقانه ای که بخوای رو میتونی پیدا کنی
دانلود رمان معمر به قلم ریحانه نصیری
خلاصه کتاب

⊹⊱๑مشخصات رمان معمر ๑⊰⊹

  • نام اثر: معمر
  • نام مولف: ریحانه نصیری
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، درام
  • تعداد صفحات: 246 صفحه

⊹⊱๑خلاصه داستان رمان معمر ๑⊰⊹

رمان "معمر" داستان پیرمردی است که در میان شوریدگی از جنس نفرت، قلب فرتوتش زیر آواری از خاطرات تلخ گذشته شکسته شده است. یک اتفاق ناگهانی باعث می‌شود تا او بوی عشق کهنه و رغبت انگیزی را استشمام کند، عشقی که برای او به اندازه یک گذشته سنگین و پیچیده است. اما دروازه قلب این پیرمرد به شدت قفل شده و هیچ‌کس نمی‌تواند از آن عبور کند، مگر شاید چشمان شهلایش که کلید این دروازه‌ی خاک‌خورده باشد. داستان در هم‌تنیدگی از نفرت، عشق و گذشته‌ای گنگ و پر از درام پیش می‌رود.
دانلود رمان تایگر به قلم هاله نژادصاحبی
خلاصه کتاب
دانلود رمان تایگر داستان دختری به نام نوا است که از کودکی خدمتکار عمارت نیکزادها بوده. نوا پنهانی با پسر کوچک خانواده نیکزاد ازدواج می‌کند، اما این ازدواج بدون ثبت رسمی در شناسنامه انجام می‌شود. پس از مدتی و در حالی که نوا باردار است، همسرش فوت می‌کند. حال او باید تلاش کند تا ثابت کند فرزندش متعلق به خاندان نیکزاد است. در این بین، محمدعلی، معروف به محمدعلی تایگر، یک کشتی‌گیر لوتی و معروف تیم ملی و برادر شوهر نوا، به کمک او می‌آید و...
خلاصه کتاب

دانلود رمان دیوار آهنی. ریما، دختری که به خاطر اتفاقی بی‌ارزش و پوچ از خانواده‌اش طرد شده، اتفاقی که در آن بی‌گناه‌ترین فرد، خودش است.

او حالا پرستار کودکی کوچک می‌شود، اما... پدر آن کودک چه کسی است؟! پدری که عشق قدیمی و فراموش‌نشدنی ریماست!

خلاصه کتاب
دانلود رمان هیچکسان... بهراد که مدت‌هاست متوجه حضور نیروهای منفی در اطراف خود شده، برای رهایی از این تهدیدات به فردی که توانایی مقابله با این نیروها را دارد، مراجعه می‌کند. در این مسیر، او خود نیز مهارت‌های مبارزه با جن‌ها را می‌آموزد. در این میان، بهراد با جن خوبی به نام هاموس آشنا می‌شود. هاموس به او کمک می‌کند تا بتواند مشکلات مردم را حل کرده و از این طریق مسیر جدیدی را برای خود رقم بزند؛ مسیری که ممکن است در آن با چالش‌های بیشتری مواجه شود.
خلاصه کتاب

دانلود رمان یار و یاور... کمد ریلی را باز کردم و وارد شدم. نگاهی به کت و شلوارم انداختم، سپس کت شلوار مشکیم را برداشتم و پوشیدم. بعد به سمت کشوی ساعت‌ها رفتم، درش را باز کردم و یکی از ساعت‌هایم را برداشتم و در دستم گذاشتم. کشوی بعدی را باز کردم و کراوات مشکیم را برداشتم. ایستادم جلوی آینه و کراوات را بستیم. دستی به ریش سفیدم کشیدم و مرتبش کردم. نگاهی به آینه انداختم و بعد کفش‌هایم را پوشیدم. به سمت میز کنسول رفتم، تسبیحم را برداشتم و از اتاق بیرون آمدم.

در همین لحظه در باز شد و نیاز وارد خانه شد. به سمتش رفتم و گفتم: «تو اینجا چی‌کار می‌کنی؟» او متعجب نگاهش را از سر تا پایم برد و بی‌آنکه حرفی بزند، به من خیره شد.

 
مطالب پر لایک
  • مطلبی وجود ندارد !
درباره سایت
بهترین رمان های عاشقانه رو توی رمنو دانلود کن شماره های پشتیبانی: 09388810316 09012347883
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رُمِنو – مرجع کامل دانلود رمان ایرانی و خارجی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.