
روناک دختر بچه روستایی که به اجبار زن سیوان پسر خان میشه
پسری غیرتی و پر جذبه که هر شب تختشو دخترای رنگ و وارنگ و پلنگ شهری پر میکنن و چشمش اصلا روناکو نمیبینه
اما امان از وقتی که سیوان بعد از سالها از شهر برمیگرده و روناکی رو میبینه که دیگه یه دختر بچه ساده و مظلوم نیست... #جدید

چند ماه از مرگ شوهرِ مارال گذشته و حالا بعد از مرگ شوهرش، وفادارترین دوستِ شوهرش، احمدآقا سعی میکنه همیشه هواشو داشته باشه و تا حدودی مشکلات رو برای مارالِ قصهمون کم کنه...
پسرِ احمدآقا "مالک" متوجه ارتباط مخفیانه پدرش با مارال میشه و بینشون چیزهایی پیش میاد که مارال مجبوره یه جورایی فشارهای مالک رو تحمل کنه ...
اولین باری که چِیس پارکر رو دیدم، خب واقعا تاثیری خوبی روش نذاشتم. توی دستشویی راهرو رستوران قایم شده بودم و برای دوست صمیمیم پیام میفرستادم که از شر قرار مزخرفی که گذاشته بودم نجاتم بده. اون حرفامو شنید و بهم گفت هرزه! بعدش هم سعی کرد درباره قرار گذاشتن نصیحتم کنه. پس من بهش گفتم نگران کارای لعنتی خودش باشه...
صبح روز تولد امبر هوارد متفاوت با تمام روزهای عمرش شروع میشه.
تقه هایی که به در کوبیده میشه ...
و خبری که کل زندگیش رو وارد مسیر جدیدی میکنه ...
تانیا دختری که توی دوران کودکی مورد تجاوز پسرعموش قرار گرفته و حالا تبدیل به ف.ا.ح.ش.ه ای شده است که رابطه های مکرر او را ارضا نمیکند تا این که به مردی به نام سپنتا دل میبندد و سعی میکند مطابق خواسته ی او زندگی کند و ...