دختری به اسم کیانا که یک بار طعم شکست رو چشیده بهش این فرصت داده میشه تا روی پاهای خودش وایسه و زندگیشو اونجور که دوست داره بسازه تا شاید توی این راه طعم عشق واقعی رو با تمام پستی و بلندیهاش بچشه...
نازگل دختر زحمتکشی که باید خرج خواهرها و مادرش را بدهد. به عنوان پرستار وارد خانهی مردی به اسم طاها فرداد میشود تا از بچههایش نگهداری کند که دور از اتفاقات جالب نیست!
جانا مستخدم سر به زیر و سادهی یه بیمارستانه که دختربازترین دانشجوی پزشکی عاشقش میشه و واسه به دست آوردنش دست به هرکاری میزنه تا اینکه هردوشون میفهمند خانوادههاشون ...
دکتر رایمون افخم متخصص و جراح مغز و اعصاب پسری مغرور و جذاب و به شدت منظم پیشنهاد مادرش برای خواستگاری آوینا پزشک انترن از همکاران تیم تحقیقاتی بیمارستان را رد میکند ...
دختری که ذهن او را تا حدودی درگیر کرده...
دکتر افخم درگیر رسیدگی به کلاهبرداری از پرونده مهمی است و برا پیگیری و تحقیقات و در جستجوی شاهدی چند هفته ای را به امریکا مسافرت میکند...
آوینا دختری زیبارو که گذشته ای از شکست عشقی دارد و او را به شدت توودار، ساکت و خونسرد نسبت به آدم های اطرافش کرده و ...
دکتر افخم را چه میشود که بعد از بازگشت از امریکا به خواستگاری آوینا (دخترچشمجنگلی) میآید....
مستانه دختر زیبا و حاضر جوابی است که ترم آخر رشته عمران را می خواند. او در این ترم باید در یکی از شرکتهای ساختمانی مشغول بکار شود. او و دوستش شیرین با بدبختی در شرکت یکی از آشنایان پدرش مشغول بکار میشوند. صاحب این شرکت امیر پسر جذابی است که از روز اول مستانه سوتی های زیادی جلوی او داده است. تا اینکه شیرین به دلیل حاملگی دیگر به شرکت نمی آید و مستانه به تنهایی باید در این شرکت کار کند. او می فهمد که شیوا دوستش و دختر خاله امیر عاشق دوست امیر،نیما که او هم در این شرکت کار میکند است و شیوا را هم به شرکت می آورد….