منم آن دختر از دیار غم
منم ان کس که غم خورد وغم خوار بود
منم ،منم،منم ،تنها منم
تنها یاری رسان خود، منم
خدایا دوستش داشتم
چرا گرفتی دستش را از دست من؟
خدایا من هنوز دوستش دارم
برگردانش..
مای نیم ایز شیطونک.
اری!نام من شیطونک است.
شیطونکی عاشق
دل داده ی یک شکست خورده.
یک مرد مغرور.
غروری شکست ناپذیر.
جدالی بین منو او.
جدال عاشقانه.
جدالی زیبا.
اما اخر هر جدال خوش نیست.
چی میشود بین منو او؟
خوش بخت خواهیم شد یا خیر؟
نمیدانم
به نام خدایی که درهمین نزدیکی است...
دلتنگی ها گاه از جنس اشک اند و گاه از جنس بغض...
گاه سکوت میشوند و خاموش میمانند...
گاه هق هق میشوند و میبارند..
دلتنگی من برای تواما.....جنس غریبی دارد!
کلاهمو از روی سرم برمیدارم ....الان مرتیکه الاغ بهم گیر میده شالمو
مرتب کردم و سعی کردم مثل آدم راه برم..
باقدمهایی که
سعی میکردم آروم باشه به سمت اتاقش رفتم..دوتا تقه به در زدم
وباشنیدن صدای نحسش وارد اتاق شدم ...
داستان ما راجع به دونفره؛ دونفر که باتمام قدرتشون سعی دارن دو نفر دیگه باهم ازدواج نکنن! یه خواهر شوهـر بدجنس و یـک برادر زن حیله گـــر و اما دوتاشون درحد مــــرگ تخس و شیطون! این دوتا سعی میکنن خواهر و برادرشون ازدواج نکنن چه آتیشهایی که نمی سوزونن… البته بگما این دوتا در حد مرگ زبون درازن اما در حین تمام نقشه هایی که کشیدن یه اتفاقی میفته که باعث میشه مسیر زندگیشون تغییر کنه و…
دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون
❤️ رمان : #استاد_دانشجوی_شیطون
❤️ژانر : #عاشقانه #طنز #کلکلی #استاد_دانشجویی
❤️خلاصه :
سها دختر تخسیه که پدرش تصمیم میگیره اون رو تو سن کم به عقد پسر خان ،سینان در بیاره اما سینان که نصف عمرش رو تو آمریکا درس خونده بعد از گذشت شب ازدواجشون سها رو ول میکنه و به تهران میره سها میخواد فراموشش کنه اما دوماه بعد متوجه میشه بارداره و وقتی میخواد سقط کنه میفهم بچه ها سه قلو ان در صورت سقط ممکنه جونش رو از دست بده! دو سال بعد اون مادری 18ساله ست که با سه قلوهاش به تهران میره و دانشگاه ثبت نام میکنه اما درست روز اول متوجه میشه استاد جدی و سختگیری که همه ازش حرف میزنن کسی نیست ب جز سینان دانش پژوه ، شوهر و پدر سه قلوها ی سها!