یه خانوم جوان برای درس دادن به مدرسه ای میره که در یک روستای نسبتا دور افتاده هست، اونجا با بچه ها و اتفاقات جالبی روبه رو میشه.ما در این داستان علاوه بر خانم معلمی که سعی داره خیلی صبور و منطقی نشون بده، با پسر نوجوان با نمکی هم آشنا میشیم که رو مخ این خانم معلمه و تقریبا هیچیش به آدمیزاد نرفته ولی یکمی که پیش بریم حتی می تونیم عاشقش بشیم.توی این داستان با هم میخندیم، می ترسیم و با ماجراها و اتفاقاتی رو به رو میشیم که مرتبط با شهروندان نامرئی و غیرعادی پشت کوه، یعنی اجنه هست
من … الیکا !
دختری که تو سن کم با اتفاقات و حوادثی روبرو شده که شاید خیلی از شماها حتی تا حالا فکرشم نکرده باشین …
اتفاقات ترسناک و هیجان انگیز!مجهول … و سر آخر معلوم .
اتفاقاتی که به خاطر یه حادثه تلخ , یه حکایت کهنه یا شایدم یه حسادت بچگانه میفته . یه اتفاق که اسمش انتقامه . در حالیکه الیکا خیلی وقت پیش تاوانشو به بدترین نحو پس داده … اما انگار تقدیر به خاطر اشتباهش دست از سرش ور نمیداره . و اون مجبوره که مبارزه کنه …
طی این مبارزه خیلی از افراد چهره واقعیشون معلوم میشه . فداکار … یا رفیق نیمه راه ؟
خیلیا از زندگیش بیرون میرن و خیلیام وارد زندگیش میشن . و اون … احساسات بزرگی رو تجربه میکنه .
غم … اندوه … تشادی … یاری …حسرت … پشیمونی … و شایدم … عشق که در نهایت باعثِ … ؟؟؟
دانلود رمان عشق یعنی دردسر از محدثه فارسی
❤️ رمان : #عشق_یعنی_سردرد
❤️ نویسنده: #محدثه_فارسی
❤️ ژانر : #عاشقانه #طنز #ترسناک
❤️ خلاصه:
به نام خدایی که درهمین نزدیکی است…
دلتنگی ها گاه از جنس اشک اند و گاه از جنس بغض…
گاه سکوت میشوند و خاموش میمانند…
گاه هق هق میشوند و میبارند..
دلتنگی من برای تواما…..جنس غریبی دارد!
کلاهمو از روی سرم برمیدارم ….الان مرتیکه الاغ بهم گیر میده شالمو
مرتب کردم و سعی کردم مثل آدم راه برم..
باقدمهایی که
سعی میکردم آروم باشه به سمت اتاقش رفتم..دوتا تقه به در زدم
وباشنیدن صدای نحسش وارد اتاق شدم …