دانلود رمان هر کسی به جز تو به قلم جنیفر کروزی با لینک مستقیم
دانلود رمان هر کسی به جز تو… برای نینا اسکوا، اواخر دهه سی بودن به معنای آزادی از شوهر سابق، آزادی از خانهی حومهی شهر مجللشان و آزاد شدن به معنای این بود که بتواند روی تغییراتی که دلش میخواست تمرکز کند. چیزی که میخواست همان چیزی بود که همسر سابقش همیشه آن را وتو میکرد؛ یعنی یک توله سگ پرجنب و جوش و تحسینبرانگیز. اما چیزی که گیرش آمد… فِرِد بود. سگی چاق میانسالی که کمی هم بو میداد و آشکارا افسردگی داشت. فرد دیگر از سن و سال جنب و جوشش گذشته بود. ولی موفق میشود نینا را سر راه الکس موری قرار بدهد…
هفتهی بعد وقتی او و مکس هر دو در بخش استراحت پزشکان پاهایشان را دراز کرده و روی میز جلومبلی گذاشته بودند،
مکس پرسید:
– با اون خانمه اوضاعت چطوره؟ اسمش چی بود؟ زن طبقهی بالا رو میگم.
الکس گفت:
– هی، من با زنهای دیگهای هم غیر از نینا سر قرار میرم. با زنهای زیادی.
سعی میکرد بیخیال و بیتفاوت به نظر برسد، ولی بعد وقتی به حرفش ادامه داد، همه چیز را خراب کرد.
– البته با خود نینا که سر قرار نمیرم.
مکس گفت:
– اگه باهاش قرار نمیذاری، چطوری میبینیش؟
الکس گفت:
– با هم فیلم تماشا میکنیم. خیلی هم خوبه که یک عالم فیلم توی دنیا هست، وگرنه دستم توی پوست گردو میموند.
حتی با اینکه گاهی از این کار خسته میشم، ولی فیلم دیدن و دویدن تنها بهانهایه که میتونم به خاطرشون باهاش باشم. چشمهایش را بست و به یاد آورد:
– پشت سرم روی کاناپه دراز میکشه و من میتونم عطرش رو بو بکشم.
– زیر گوشم میخنده و به خدا قسم یکی از همین روزها یه حرکتی میزنم، بعدش هم دیگه باهام حرف نمیزنه.
مکس گفت:
– ترسو نباش، این کار رو بکن.
الکس گفت:
– نه، نمیخوام خرابش کنم. خیلی بیشتر از یه مدت بودن باهاش میخوام.
– میخوام وقتای زیادی باهاش باشم، تازه دارم روی یه نقشه کار میکنم. اگه جواب بده، دیگه نینا فکر نمیکنه بچهم.
مکس پوزخندی زد و گفت:
– خوب، به نظر میآد.
الکس دوباره به نینا فکر کرد و گفت:
– دعا میکنم که این طور باشه…
عضویت در انجمن نودهشتیا (کلیک کنید)